اهمیت کار و تلاش را ما میتوانیم به طور صریح در قرآن کریم ببینیم که همه پیامبران به جز پیامبری شغلی داشته اند ...
قرآن کریم شغل انبیا را این طور معرفی میکند:
شغل حضرت نوح(ع) نجاري، شغل حضرت شعيب(ع) شباني و کارگري، شغل حضرت موسي(ع) شباني و کارگري، شغل حضرت داود(ع) زره سازي و آهنگري، شغل حضرت آدم(ع) کشاورزي، شغل حضرت ابراهيم(ع) کشاورزي و دامداري، شغل حضرت ادريس(ع) خياطي، حضرت يعقوب و ايوب(ع) کشاورزي و دامداري، شغل حضرت هود و صالح(ع) تجارت،شغل حضرت سليمان(ع) حصيربافي و حکومت، شغل حضرت عيسي(ع) نجاري و حضرت محمد(ص) تجارت و صيادي و شباني بوده است...
انسان هاي مسلمان و مومن، آيات قرآن و کلام خدا را، محکم ترين کلام و يقيني ترين دليل و سند براي رشد و تعالي خود و جامعه خود تلقي مي کنند و آن را بي هيچ چون و چرايي قبول و بدان عمل مي کنند. در قرآن کريم اين معجزه جاودانه، پيامبر رحمت براي همه انسان ها، که از آن در بين مسلمين به عنوان قانون اساسي و حق بشر براي جوامع بشري نام برده مي شود به موضوعات بسياري براي هدايت و رشد و تعالي و تکامل بشر اشاره شده است که از آن جمله است، موضوع “کار و تلاش”.
گفته شده در استعمال قرآنی، واژه همت فقط در مواردی استفاده شده است که کار با سختی و مشکلات همراه بوده و موانعی در تحقق کار مورد نظر، در بین باشد.
علامه طباطبایی در ذیل آیه 24 سوره یوسف می نویسند:
کلمه (همت) بطورى که مى گویند جز در مواردى که مقرون به مانع است استعمال نمى شود، مانند آیه (و هموا بما لم ینالوا) و آیه (اذ همت طائفتان منکم ان تفشلا)، و نیز مانند شعر صخر که گفته :اهم بامر الحزم لا استطیعه...( همت گمارد بر امر دشواری که توانایی انجام آن را ندارد)
قرآن کريم، در آيات منور خود، با صداي رسا، در طول تاريخ اسلام به عالم و آدم اعلام کرده است که اي انسان ها بدانيد “براي آدمي جز آنچه خود انجام داده، نخواهد بود” يعني بقاي وجود و هستي آدمي “بودن” او، حيات مادي و معنوي، دنيوي و اخروي او، شخصيت و هويت او و بلکه همه چيز او منوط و وابسته به “کار و تلاش” اوست و لاغير و “هرکس کوشش کند، فقط براي شخص خود کوشش کرده است” و “به سوي خود اوست و خدا البته بي نياز است”
و اما، در قرآن از کلمات مترادف و هم معني “کار و تلاش” نيز فراوان ياد شده است: براي مثال: در قرآن از کلمه “عمل” با مشتقاتش 366 و کلمه فعل با مشتقاتش 107 و کلمه جهد با مشتقاتش 41 و کلمه سعي با مشتقاتش 30 مرتبه و کلمه “صنع” با مشتقاتش 30 مرتبه و ... استفاده شده است.
و نيز در قرآن کريم حدود 400 آيه در تشويق به “کار و تلاش” و بيان ارزش و اهميت “کار و تلاش” وارد شده است و همچنين، تعدادي از آيات منور قرآن کريم، درباره مشاغل پيامبران بزرگوار الهي است هرچند مسئويت خطير و اصلي همه پيامبران الهي، هدايت جوامع بشري بوده است و در اين راه با استفاده از شيوه هاي تربيتي ممکن و تحمل رنجهاي طاقت فرسا به تعليم انسانها پرداخته و دلسوزانه وجود خويش را وقف انسانيت نموده اند، اما آنها بر اينکه سربار ديگران نباشند، خود به “کارو فعاليت” مشغول بوده اند تا هم معاش خويش را تامين نمايند و هم ديگران را در اين مسير تشويق به “کار و تلاش” کنند.
به همين جهت به مشاغل برخي از آنان اشاره مي شود.
براساس برخي از آيات از جمله
سوره هود، آيه 37
سوره قصص، آيه 27
سوره انبياء، آيه 80 و ...
شغل حضرت نوح(ع) نجاري، شغل حضرت شعيب(ع) شباني و کارگري، شغل حضرت موسي(ع) شباني و کارگري، شغل حضرت داود(ع) زره سازي و آهنگري، شغل حضرت آدم(ع) کشاورزي، شغل حضرت ابراهيم(ع) کشاورزي و دامداري، شغل حضرت ادريس(ع) خياطي، حضرت يعقوب و ايوب(ع) کشاورزي و دامداري، شغل حضرت هود و صالح(ع) تجارت،شغل حضرت سليمان(ع) حصيربافي و حکومت، شغل حضرت عيسي(ع) نجاري و حضرت محمد(ص) تجارت و صيادي و شباني بوده است...
باعنايت به آنچه نقل شد، انبياي بزرگوار الهي، براي گذران زندگي و تامين معيشت خويش هرکدام به “شغلي” اشتغال داشته اند و همچنان که گفته شد، قرآن کريم در آيات متعددي انسان را به “کار و کوشش” و “سعي و تلاش” توصيه و تشويق نموده است که در ذيل به تعداد اندکي از آنها اشاره مي شود:
(( ان سعيکم لشتي ))
(( که سعي و تلاش شما مختلف است ... ))
(( و من اراد الاخره و سعي لها سعيها و هو مومن ... ))
(( و آن کسي که سراي آخرت را بطلبد و “سعي و کوشش” خود را براي آن انجام دهد، در حالي که ايمان داشته باشد، سعي و تلاش” او (از سوي خدا) پاداش داده خواهد شد ))
(( و ان ليس للانسان الاما سعي ... ))
(( و اينکه براي انسان بهره اي جز “سعي و کوشش” او نيست و سعيش بزودي ديده مي شود. او به نتيجه اش مي رسد. سپس به او جزاي کافي داده خواهد شد ))
(( کل نفس بما کسبت رهينه ))
(( هرکس در گروه اعمال خويش است ))
(( هرگاه از “کاري” فارغ شدي، به “کار” ديگري بپرداز ))
(( فاذا قضيت الصلوه فانتشروا في الارض ... ))
(( آنگاه که نماز (جمعه) پايان يافت، در پي “کسب وکار” روي زمين پراکنده شويد و از فضل و کرم خداوند نصيب و روزي طلبيد ))
(( يا ايها الانسان انک کادح الي ربک کدحا فملاقيه ))
(( اي انسان، به درستي که تو کوشنده اي (باتلاش و کوشش) به سوي پروردگارت مي روي، و او را ملاقات خواهي کرد ))
(( ... من امن بالله و اليوم الاخر و عمل صالحا ... ))
(( کسي که به خدا و روز آخرت ايمان آورد و “کار نيک” انجام دهد، پس خوف و اندوهي بر او نخواهد بود ))
(( من عمل صالحا من ذکر او انثي و هو مومن ... ))
(( هر مرد يا زني “کار شايسته” انجام دهد و مومن نيز باشد پس زندگي و حيات پاکيزه اي به او مي دهيم و به بهتر از آنچه “عمل” کند پاداش مي دهيم ))
(( و جعلنا هم ائمه ... و اوحينا اليهم فعل الخيرات ... ))
(( آنها را پيشواياني قرار داديم که به فرمان ما هدايت مي کردند و انجام “کارهاي نيک” و ... را به آنها وحي کرديم ))
(( والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا ... ))
(( و آنان که در راه ما با جان و مال (تلاش و کوشش) کردند، محققا آنها را به راه هاي خويش هدايت مي کنيم که خداوند هميشه با “نيکوکاران” است ))
ارزش كار و توليد از ديدگاه قرآن و روايات
در تعريف مفهوم كار و شغل در حوزه اقتصاد آمده است: «مجموعه اعمالي كه انسان به كمك مغز، دست، ابزارها و ماشينها، در راه توليد ثروت يا ايجاد خدمات انجام ميدهد و در مقابل، بر انسان تاثير ميگذارد.»
در فرهنگ قرآن واژههايي كه براي «كار اقتصادي» به كار رفته عبارتند از:
«استاجره» (قصص: 26)
«يضربون في الارض» (مزمل: 20)
«لتبتغوا فضلا من ربكم» (اسراء: 12)
«و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة» (انفال: 60)
اسلام با توجه به اهميت فوقالعاده «كار» در زندگي فردي و اجتماعي بشر، بر كار و تلاش انسان تاكيد ويژهاي ميكند. قرآن كريم نيز به طور صريح، همه بهرهمنديهاي انسان را در گرو كار و تلاش او ميداند، آنجا كه ميفرمايد:
«و ان ليس للانسان الا ما سعي (نجم: 39)»
«للرجال نصيب مما اكتسبوا و للنساء نصيب مما اكتسبن (نساء: 32)»
بافت ادبي آيات و به كار رفتن واژههايي كه از آنها ياد شد، نشانهاي از اهميت كار و تلاش و توليد در مكتب جاويدان اسلام است.
ابنعباس نقل ميكند: «رسم پيامبر اكرم(ص) اين بود كه وقتي با مردي برخورد ميكرد كه نيرو و قوتش مايه شگفتي آن حضرت ميشد، سوال ميفرمود: آيا اين شخص حرفه و شغلي دارد و به كاري مشغول است؟ اگر جواب منفي بود و از بيكاري شخص مطلع ميشد، ميفرمود: (اين شخص) از چشم من افتاد. زماني كه از علتش سوال ميشد، حضرت بيان ميكرد كه علت آن است كه مومن اگر شغل و كار نداشته باشد، چه بسا دينفروشي خواهد كرد (تا لقمه ناني بدست آورد).»
انس بن مالك ميگويد: «رسول خدا(ص) از جنگ تبوك باز ميگشت، سعد انصاري به استقبال او آمد، حضرت با او مصافحه كرد و دست سعد را زبر و خشن يافت. فرمود: چه صدمه و آسيبي به دستت رسيده است؟ سعد گفت: يا رسول الله(ص) با طناب و بيل كار ميكنم و سر و كارم با آب و چاه و بيل و طناب است و درآمدم را خرج معاش خانوادهام ميكنم. رسول اكرم(ص) مقابل افراد بيشماري كه اين صحنه را ميديدند، دست آن كارگر زحمتكش را بوسيد و گفت: اين دستي است كه آتش با آن تماس پيدا نميكند.»
در برخي از روايتهاي بر جا مانده نيز چنين ميخوانيم: «حضرت آدم به كشاورزي، ادريس به خياطي، نوح به نجاري و ابراهيم به زراعت و دامداري ميپرداخت. يعقوب و ايوب هم دامدار بودند. شعيب و موسي شباني و كارگري ميكردند. داوود زرهساز بود. هود و صالح تجارت ميكردند. لوط به كشاورزي اشتغال داشت. سليمان با آن حكومت منحصر به فرد، حصيربافي ميكرد و عيسي نيز به نجاري مشغول بود.»
پيامبر اكرم(ص) ميفرمايد: «بر آن كه سنگيني (اقتصادي) خود را بر دوش ديگران مياندازد (و خود از كار شانه خالي ميكند)، لعن شده است.» همچنين از حضرت علي(ع) نقل شده است: «آن كه آب و خاك كافي در اختيار دارد، ولي فقيرانه زندگي ميكند، از رحمت خدا دور است.» طبيعي است كه زندگي فقيرانه در عين بهرهمندي از آب و خاك كافي، يا به سبب نداشتن تدبير كافي در به كارگيري اين ثروتهاي خدادادي است يا به دليل رها كردن كار و تلاش در استفاده بهينه از اين امكانات.
سوره غاشیه 9
لِّسَعْيِهَا رَاضِيَةٌ
و از سعی و تلاش خود خشنودند.
و تمام آیاتی که در قرآن به راه راست اشاره دارند:
آلعمران ١٢٢
(( إِذْ هَمَّت طَّائِفَتَانِ مِنكُمْ أَن تَفْشَلَا وَاللَّهُ وَلِيُّهُمَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ))
(( (و نیز به یاد آور) زمانی را که دو طایفه از شما تصمیم گرفتند سستی نشان دهند (و از وسط راه بازگردند)؛ و خداوند پشتیبان آنها بود (و به آنها کمک کرد که از این فکر بازگردند)؛ و افراد باایمان، باید تنها بر خدا توکّل کنند! ))
این دو طایفه از مسلمانان طبق نقل تواریخ \"بنو سلمه\"از قبیله اوس و \"بنو حارثه\" از قبیله ی خزرج بودند که به جنگ در درون شهر اعتقاد داشتند ولی بعد ها با پیامبر هم عقیده شدند و قطعا خداوند از آن ها حمایت میکنند.
سوره انسان 22
(( إِنَّ هَٰذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاءً وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا ))
(( این پاداش شماست، و سعی و تلاش شما مورد قدردانی است! ))
این پاداش های عظیم بی حساب به کسی داده نمی شود،اینها جزای سعی و عمل و پاداش مجاهدتهای پرهیزکاران است.
سوره انشقاق 6
(( يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ ))
(( ای انسان! تو با تلاش و رنج بسوی پروردگارت میروی و او را ملاقات خواهی کرد! ))
آیه به این اصل حیات نوع بشر اشاره دارد که همواره زندگی آمیخته با زحمت و رنج است...حتی اگر هدف رسیدن به متاع دنیا باشد؛
این طبیعت زندگی دنیوی است. \"کدح\" به معنی تاش و کوشش همراه با سختی است و تکیه بر عنوان رب اشاره به این دارد که سعی و تلاش جزئی از برنامه پروردگار برای تکامل و تربیت انسان است.
سوره کهف 104
(( الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا ))
(( آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، میپندارند کار نیک انجام میدهند! ))
مفهوم خسران فقط این نیست که انسان منافعی را از دست بدهد،بلکه زیان واقعی آن است که اصل سرمایه از کفش برود...و مضاعف آنجاست که انسان ثروت های مادی و معنوی خویش را در مسیری غلط و انحرافی از دست بدهد حال آنکه نه از کوشش های خود نتیجه ای گرفته،نه از زیانش درسی آموخته.
سوره اسراء 21
(( انظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ وَلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلًا ))
(( ببین چگونه بعضی را (در دنیا بخاطر تلاششان) بر بعضی دیگر برتری بخشیدهایم؛ درجات آخرت و برتریهایش، از این هم بیشتر است! ))
همانگونه که تفاوت تلاش ها در دنیا باعث تفاوت در ثمرات آن ها میشود در آخرت نیز همین حکم پابرجاست.با این تفاوت که در دنیا محدود و در آخرت نا محدود است.
(( وَمِن رَّحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ))
(( و از رحمت اوست که برای شما شب و روز قرار داد تا هم در آن آرامش داشته باشید و هم برای بهرهگیری از فضل خدا تلاش کنید، و شاید شکر نعمت او را بجا آورید! ))
گستردگی رحمت خدا ایجاب می کند تا تمام وسایل حیاتتان را تعمین کند.و در برابر این نعمات تلاش و سعی انسان برای طلب رضایت پروردگار بسیار نیکوست.
سوره یونس 67
(( هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ ))
(( او کسی است که شب را برای شما آفرید، تا در آن آرامش بیابید؛ و روز را روشنی بخش (تا به تلاش زندگی پردازید) در اینها نشانههایی است برای کسانی که گوش شنوا دارند! ))
مستندات:
1-قرآن کریم
2-كتاب «كار و تلاش، رمز موفقيت»
3-تفسیر نمونه (آیت الله مکارم شیرازی)