برکت امری بسیار عجیب در منظر ما در زندگی روزمره ماست که تابحا از نظر علمی ثابت نشده است ولی در قرآن به آن زیاد اشاره شده است و تقریبا همه ما مسلمانان نیز به عینه برکت در مال و ثروت و... افراد را از نزدیک دیده ایم و به آن اعتقاد داریم...
يكي از امور معنوي برای انسان که در قرآن اشاره شده، بركت است كه اگر عوامل آن رعايت شود ، آثار مثبت بيشماري دارد. بركت امري است مهم تر از ثروت ، ضمن اينكه ثروت ممكن است موقتي يا فقط مختص به مال باشد اما بركت پايدار است و تنها به مال تعلق نمي گيرد بلكه به زواياي مختلف زندگي مانند عمر و زمان را در برگيرد.
كلمه بركت و مشتقات آن ، سي و دو بار در قرآن كريم ذكر شده و در گفتگوي انسان ها به كار مي رود كه چيزي را داراي بركت و چيزي را فاقد آن مي دانند.
سوره اعراف 96
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض »
(( و اگر اهل آبادیها، ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى كردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مى گشودیم ))
بنا بر این آیه، برکات به دو قسم تقسیم میشود:
۱- برکات آسمانی(برکات معنوی):
بركات آسمانی عبارت است از توجّهات معنوى و رحمتهاى روحانى كه سبب گشایش و خوشى روح و وسعت قلبى و نورانیّت باطنى و استفاضه از فیوضات إلهى مىشود.
۲- برکات زمینی(برکات مادی یا حسّى):
برکات زمینی برکاتی است که منشأ آنها از زمین است مانند: آب، خاك، هوا، اشجار، زراعات و حیوانات دریایى، صحرایى و هوایى و آنچه مورد استفاده انسانها قرار مىگیرد.
واژه شناسان نوشتهاند:
«بركت» در اصل «از بَرَكَ البعیر» میباشد وقتی شتر روی زمین می نشیند و سینهی او به زمین میرسد و به حالت ثبات و قرار میرسد عرب میگوید بَرَكَ البعیر. پس بركت به معنای ثابت بودن میباشد. و همچنین معنای رشد و نمو و زیاد شدن هم می دهد
و برخی نوشتهاند:
«بركت» به معنای خیر و فضل و زیاده است چه مادی و چه معنوی.
نظر مفسران در مورد معنای بركت:
1. در تفسیرالمیزان علامه طباطبائی(ره) پس از اشاره به معنای لغوی و سینه شتر مینویسند:
چون این معنا مستلزم یك نحو قرار گرفتن و ثابت شدن است لذا این كلمه را در ثبوت، كه لازمهی معناى اصلى است نیز استعمال كرده و مىگویند: «ابتركوا فى الحرب»؛ «در جنگ پاى برجا شدند و به عقب برنگشتند»؛ و به همین مناسبت آن محلى را كه مردان دلیر و شجاعان لشكر موضع مىگیرند «براكاء» و «بروكاء» مىنامند؛ و نیز در جایى كه حیوان از راه رفتن باز مىایستد و به هیچ وجه تكان نمىخورد مىگویند: «ابتركت الدابة» و «آب انبار» را نیز به همین جهت «بركه» مىنامند، براى اینكه آب انبار محل ثابت شدن و قرار گرفتن آب است.
و بركت، ثبوت خیر خداوندى است در چیزى، و اگر در قرآن میفرماید:
«لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالأَرْضِ»
براى این است كه خیرات در زمین و آسمان قرار گرفته، همچنانكه آب در بركه جاى مىگیرد. و مبارك چیزى است كه این خبر در آن باشد و به همین معنا است آیهی «هذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ»
سپس مىگوید: از آنجایى كه خیرات الهى از مقام ربوبیتش به طور نامحسوس صادر مىشود، و مقدار و عدد آن هم قابل شمردن نیست، لذا به هر چیزى كه داراى زیاده غیرمحسوسى است مىگویند: این چیز مبارك و داراى بركت است، روایتى هم كه مىگوید: «هیچ مالى از صدقه دادن كم نمىشود.» مقصودش همین نقصان غیرمحسوس است.
بنابر این ، بركت به معناى خیرى است كه در چیزى مستقر گشته و لازمهی آن شده باشد ، مانند بركت در نسل كه به معناى فراوانى اعقاب یا بقاى نام و دودمان است ، و بركت در غذا كه به معناى سیر كردن مردم بیشترى است ، و بركت در وقت كه به معناى گنجایش داشتن براى انجام كارى است.
از آنجا كه غرض از دین تنها سعادت معنوى و یا سعادت حسى است كه به سعادت معنوی منتهی میشود، لذا مقصود از بركت در زبان دین آن چیزى است كه در آن خیر معنوى و یا مادى منتهى به معنوى باشد ، مانند آن دعایى كه ملائكه در حق ابراهیم (علیهالسلام) كرده و گفتند : «رحمة الله و بركاته علیكم اهل البیت» كه مراد از آن، بركت معنوى مانند دین و قرب خدا و سایر خیرات معنوى میباشد، و نیز بركت حسى مانند مال و كثرت و بقاى نسل و دودمان و سایر خیرات مادى است كه برگشت آن به معنویات مىباشد.
بنا بر آنچه گفته شد، معناى بركت مانند امور نسبى با اختلاف غرضها، مختلف مىشود، چون خیر بودن هر چیزى به حسب آن غرضى است كه متعلق به آن مىشود، مثلا طعامى كه انسان مىخورد بعضى غرضشان از خوردن آن سیر شدن است، و برخى غرضشان از خوردن آن تنها حفظ سلامت است، ... وعدهای دیگر غذایى را كه مىخورند به قصد شفا و بهبودی یافتن و رفع كسالت است، بعضى دیگر نظرشان از فلان غذا تحصیل نورانیتى است در باطن كه بدان وسیله بهتر بتوانند خداى را عبادت كنند. پس وقتى عمل واحدى غرضهای گوناگونی به آن تعلق میگیرد بركت در آن نیز معنایش مختلف مىگردد، ولى جامع همهی آن معانى این است كه خداوند خیر منظور را با وسیله قراردادن برداشتن اسباب و موانع در آن غذا قرار داده؛ و در نتیجه غرض از آن حاصل میگردد.
در جای دیگر ایشان چنین میفرماید:
«بركت» به معنای خیر بسیار، و «مبارك» به معنای محلی است كه خیر كثیر بدانجا افاضه و داده شود.
2. صاحب تفسیر مجمع البیان چنین می نویسد:
«بركت» در اصل به معنای ثبوت است یعنی چیزی كه بحال خود ثابت است. و بركت ثبوت و ماندن خیر است در حال نمو. «بركه» همان گودال شبیه حوض كه آب را در خود نگه می دارد از همین ماده است كه به واسطه ثبوت آب در آن، به این نام خوانده میشود.
3. اما در تفسیر نمونه چنین می خوانیم:
«بركات» جمع «بركت» است و همانطور كه سابق گفتیم، این كلمه در اصل به معناى ثبات و استقرار چیزى است و به هر نعمت و موهبتى كه پایدار بماند اطلاق مىگردد، در برابر موجودات بىبركت، كه زود فانى و نابود و بى اثر مىشوند.
واژه ی برکت به صورت مفرد در قرآن به كار نرفته است و تنها به صورت جمع در 3 آيه ديده مىشود (اعراف /7/96؛ هود/11/48، 73). واژههاي هم خانوادة بركت 32 بار در قرآن كريم به كار رفته است. در اصطلاح قرآن بركت ثبوت خير الهى است (راغب، مادة برك) و بركات، نعمتهاي دائمى و خير ثابت هستند (شيخ طوسى، 5/498). شايد تفسير بركات به خيرهاي فزاينده توسط طبرسى (4/697) نيز كه با معناي لغوي سازگارتر است، همان خير ثابت را افاده نمايد؛ چون هر خيري با رشد و فزونى، ثبوت و دوام خود را نيز حفظ مىكند. بركات آسمان به فزونى باران، و بركات زمين به فراوانى گياه و ميوة آن تفسير شده است (شيخ طوسى، 4/477).
بعضی از اوقات نیز وجود دارند که در قرآن با وصف \"مبارک\" از آنها یاد شده است که \"شب قدر\" بخاطر نزول قرآن که خیر کثیر است از جمله آنان به شمار میرود:
« إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ»
«كه ما آن را در شبى پر بركت نازل كردیم »
بررسی عوامل بركت زا
با مطالعه آيات قرآن و روايات معصومين (عليهم السلام) به عوامل بركت زا در زندگي انسان پي مي بريم كه اميد است انسان ها به جاي زحمت براي جمع آوري ثروت به اين عوامل روي آورند و نه تنها مال و ثروت ، بلكه عمر ، قدم هاي خير و قلم و فكر آنها با بركت و اثرگذار باشد، برخي از اين عوامل عبارتند از :
1) جماعت:
پيامبر مكرم اسلام در احاديثي بركت را در جماعت و در جمع بودن دانسته اند: «...فإنّ البركه مع الجماعه»
اسلام با تشويق مسلمانان به شركت در نماز هاي جماعت و جمعه ، مخالفت خود را با گوشه نشيني اعلام كرده و حتي در نماز فرادي نيز عبارت جمعي «اياک نعبد» و «اياک نستعين» را واجب نموده است.
در تفسير نمونه آمده است: «اساس عبادت مخصوصاً نماز بر پايه جمع و جماعت است، حتى به هنگامى كه بنده در برابر خدا به راز و نياز بر مىخيزد بايد خود را ميان جمع و جماعت ببيند، تا چه رسد به ساير كارهاى زندگيش.به اين ترتيب هر گونه فردگرايى، و تكروى، انزواطلبى و مانند اينها مفاهيمى مردود از نظر قرآن و اسلام شناخته مىشود.»
حضرت علي(ع) دست خدا را همواره با جماعت مؤمنين مي داند و آن ها را از تفرقه و حركت هاي فردي برحذر مي دارد:
« إِنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّه مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئب.»
2) دعا:
نحوه سخن گفتن با ديگران ، از مواردي است که در دين اسلام مورد تأکيد و توجه قرار گرفته است.
حضرت رسول (ص) فرمود: به برادرتان مباركباد بگوييد و برايش بركت بخواهيد.
طلب برکت براي برادران ديني ، انرژي مثبت زيادي در وجود مؤمنين ايجاد مي كند، زيرا وجود مؤمنان حقيقي آكنده از برکت است و دعاي آنها در حق برادرانشان، برکت را به زندگي آنها هديه مي دهد.
حارث بن حصيره از پدرش از امير المؤمنين على بن ابى طالب (ع) روايت كند كه آن حضرت به شيعيان خود فرمود: در ميان مردم همچون زنبور عسل در ميان پرندگان باشيد، كه هيچ پرندهاى نيست جز اينكه زنبور عسل را ناتوان مىشمرد، و اگر بدانند كه چه بركتى در اندرون او نهفته است هرگز چنين رفتارى در بارهاش نمىكردند».
3) تكريم بزرگان:
حضرت محمد (ص) مي فرمايد:
« البركه في أكابرنا فمن لم يرحم صغيرنا و يجل كبيرنا فليس منّا.»
«بركت در بزرگان ماست، كسى كه بر كوچك ما رحم نمىآورد و بزرگ ما را گرامى نمىدارد، از ما نيست»
استفاده از تجربه بزرگان كه سرد و گرم روزگار را چشيده اند ، گوش دادن به پندهاي دلسوزانه و به دست آوردن دل آنان ، دريايي از برکت را به زندگي انسان وارد مي کند.
4) پرداخت زکات:
امام باقر(ع) فرموده اند: « وَ الزَّكَاه تَزِيدُ فِي الرِّزْق »
اما اگر ما هر چيز را داراي زکات بدانيم و زکات را نيز مايه برکت بخوانيم، آنگاه به معناي عامي بر خواهيم خورد که رعايت اين معنا در عرصه هاي مختلف زندگي، حياتي پر از برکت در تمام زمينه ها براي ما به ارمغان خواهد آورد.
5) پرداخت صدقه:
از سفارشات اکيد اسلام درباره مال انسان ها ، صدقه است كه براي فرد و جامعه برکات بسيار زيادي دارد.
امام صادق(ع) فرمودند: جامعه اي که افراد آن اهل صدقه باشند ، قطعاً برکات آن را در زندگي خود خواهند ديد زيرا « يكى از خصوصيات صدقات، اين است كه نمو مىكند و اين نمو، لازمه قهرى صدقه است و از آن جدا شدنى نيست ، چرا كه باعث جلب محبت و حسن تفاهم است و امنيت را گسترش داده و دل ها را از اينكه به سوى غصب و دزدى و افساد و اختلاس بگرايد، باز مىدارد و نيز باعث اتحاد و مساعدت و معاونت گشته و اكثر راه هاى فساد و فناى اموال را مىبندد و همه اينها باعث مىشود كه مال آدمى در دنيا هم زياد شود و چند برابر گردد»
خداوند نيز در قرآن مي فرمايد: « يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثيمٍ ؛ خداوند، ربا را ناچيز مىگرداند و صدقات را افزونى مىدهد و هيچ كفرانكننده گنهكار را دوست ندارد.»
امام سجاد(ع) فرمودند:«مَا مِنْ رَجُلٍ تَصَدَّقَ عَلَى مِسْكِينٍ مُسْتَضْعَفٍ فَدَعَا لَهُ الْمِسْكِينُ بِشَيْءٍ تِلْكَ السَّاعَةَ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَه؛ هيچشخصى نيست كه به مستمند ناتوانى صدقه بدهد و آن مسكين در همان وقت براى او دعا كند مگر اينكه دعايش (در حق او) مستجاب گردد.»
6) سحر خيزي:
عبارت «سحر خيز باش تا کامروا باشي» را زياد شنيده ايد. اين عبارت اشاره دارد به حديثي از پييامبر اکرم که فرمودند::«بركت در سحر خيزى است»
سرزندگي و پر انرژي بودن نيز از آثار سحرخيزي است.
و نيز فرمود: «هر گاه يكى از شما كارى داشته باشد، صبح زود به دنبال آن كار رود، زيرا من از خداى خويش خواستهام به كسانى از امت من كه اول وقت به سر كار خويش حاضر شوند، بركت دهد»
امام صادق(علیه السّلام) فرمود:«دوست دارم ببینم مردی را که برای پیدا کردن روزی اش رغبت دارد یا دارای شغلی است و برای یافتن روزی سحر خیز است؛ چه رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) در حقّشان دعا کرده و از خداوند درخواست کرده است که امت او را که صبح زود به دنبال کسب روزی برمی خیزند، برکت دهد».
7) صله رحم:
پيوند با خويشان و آگاه بودن از وضعيت زندگي آنان، از امور مورد توجه اسلام بوده و هست.
در گذشته، آگاهي يافتن از حال همسايگان و اقوام، با شب نشيني ها و بيان سخنان و تجربيات ريش سفيدان، نعمتي بود که امروزه كم رنگ شده است، اما باز هم صله رحم جايگاه خاص خود را دارد.
حضرت علي (ع) يکي از عوامل برکت در زندگي را صله رحم دانسته اند، و خطاب به کميل فرمودند: « يَا كُمَيْلُ الْبَرَكَةُ فِي مَالِ مَنْ....وَصَلَ الْأَقْرَبِين.»
امام باقر فرمودند:«صِلَةُ الْأَرْحَامِ تُزَكِّي الْأَعْمَالَ وَ تُنْمِي الْأَمْوَالَ وَ تَدْفَعُ الْبَلْوَى وَ تُيَسِّرُ الْحِسَابَ وَ تُنْسِئُ فِي الْأَجَل؛ صله ارحام اعمال را پاك كند و اموال را فزونى دهد و بلا را بگرداند و حساب را آسان كند و اجل را تأخير اندازد.
نيکو کردن اخلاق، تقويت روحيه سخاوت، پاکيزه شدن نفس، تأخير اجل، پاکي اموال، دور شدن بلا، آسان شدن حساب و موارد بسيار ديگر از برکات صله رحم مي باشند که از مجموعه روايات اهل بيت(ع) استفاده مي شود.
برکات اين امر تا آن اندازه است که اگر کسي از غير نيکوکاران باشد و به اين امر مبادرت داشته باشند، نيز از برکات آن محروم نخواهد شد.
8. ایمان و تقوا:
قرآن کریم می فرماید:« و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتی ازآسمان و زمین برایشان می گشودیم، ولی تکذیب کردند؛ پس به کیفر دستاوردشان آن ها را گرفتیم».
9. ولایت علی (علیه السّلام):
امام باقر(علیه السّلام) از قول پیغمبر (صلّی الله علیه و آله) فرمود:«همانا نسیم رحمت و آسودگی و پیروزی و کمک و کامیابی و برکت و بزرگواری و آمرزش و ایمنی و توانگری و مژده و رضوان و تقرب و یاری و توانایی و امید و دوستی خدای عزوجل، برای کسی که علی را دوست بدارد و اطاعتش کند و از دشمنش بیزاری جوید و به فضیلت او و جانشینانش معترف باشد».
10. دعای سحر:
حضرت باقر(علیه السّلام) فرمود:« خدای عزوجل از میان بندگان مؤمنش، آن بنده ای را دوست دارد که بسیار دعا کند. پس بر شما باد به دعا از هنگام سحر تا طلوع آفتاب؛ زیرا آن هنگامی است که درهای آسمان در آن هنگام بازگردد و روزی ها در آن تقسیم شود و حاجت های بزرگ برآورده گردد».
11. شکرگزاری
خداوند در قرآن می فرماید:« اگر شکرگزار باشید، بر شما فزونی می دهم».
12. صدقه دادن
امام علی(علیه السّلام) می فرماید:« هرگاه تهی دست شدید، با صدقه دادن با خدا تجارت کنید»
13. اطاعت و رضایت خدا
امام رضا(علیه السّلام) فرمود:«خدای عزوجل به یکی از پیغمبران وحی فرمود: هرگاه اطاعت شوم، راضی گردم و چون راضی شوم، برکت دهم و برکت من بی پایان است، و هرگاه نافرمانی شوم، خشم گیرم، لعنت کنم و لعنت من تا هفت پشت برسد».
14. پیران سالخورده
رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله) می فرماید:« وجود پیران سالخورده بین شما، باعث افزایش فیض ربوبی و بسط نعمت های الهی است».
15. خوشرفتاری
پیامبر اعظم(صلّی الله علیه و آله) فرمود:«درنرم رفتاری، زیادی وبرکت است و هر که از نرمی محروم شد، از خیر محروم گشت».
16. یاد و سپاس خدا هنگام غذا خوردن
امام علی(علیه السّلام) می فرماید:«چون نام خدا بر سر خوراک برند و در پایانش سپاس او گویند و دست ها را در پیش و پس آن شویند و خوردنی نیز از حلال بُوَد، برکتش کامل شود».
پدیده های بابرکت
1. قرآن:
قرآن کریم می فرماید:« و این، کتاب مبارکی است که ما نازل کردیم. پس، از آن پیروی و پرهیزکاری کنید؛ باشد که مورد رحمت قرار گیرید».
امام صادق(علیه السّلام) فرمودند که امیر مؤمنان علی(علیه السّلام) فرمود:« خانه ای که در آن قرآن خوانده و یاد خدای عزوجل در آن شود، برکتش بسیار گردد و فرشتگان در آن بیایند و شیاطین از آن دور شوند و برای اهل آسمان می درخشد؛ چنان که ستارگان برای اهل زمین می درخشند؛ و خانه ای که در آن قرآن خوانده نشود و ذکر خدای عزوجل در آن نشود، برکتش کم گردد و فرشتگان از آن دور شوند و شیاطین در آن حاضر گردند».
2. عقل:
امام صادق(علیه السّلام) می فرماید:« خیرو برکت هیچ ثروتی به قدر عقل نیست و پستی و ذلت هیچ فقری به پایه حماقت که فقر عقلی است نمی رسد».
3. کعبه:
قرآن کریم می فرماید: « در حقیقت، نخستین خانه ای که برای عبادت مردم نهاده شده، همان است که در مکه است و مبارک، و برای جهانیان مایه هدایت می باشد».
4. اسلام:
قرآن کریم می فرماید: « پس چون به آن خانه ها وارد شدید، به یکدیگرسلام کنید؛ درودی که نزد خدا مبارک و خوش است».
5. نان
امام صادق(علیه السّلام) می فرماید: «با گذاشتن نان در سفره وتوشه خود، غذای خود را متبرک ساز»
6. کشاورزان
امام صادق(علیه السّلام) می فرماید: «کشاورزان، گنج های خلقند، چیزی پاکیزه می کارند و خداوند بزرگ آن را از زمین برمی آورد و آنان در روز قیامت بهترین مقام را دارند و در نزدیک ترین منزلت قرار می گیرند و مبارکان، یعنی اهل برکت خوانده می شوند».
7. درخت زیتون
قرآن کریم از این لفظ برای معرفی درخت زیتون استفاده میکند و می فرماید: «درخت مبارک زیتون».
8. باران:
قرآن کریم می فرماید:« و از آسمان آبی پربرکت فرود آوردیم، پس بدان وسیله باغ ها و دانه های درو کردنی را رویانیدیم».
عوامل محرومیت از برکت
1. تکذیب انبیا:
قرآن کریم می فرماید:«اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتی از آسمان و زمین برایشان می گشودیم، ولی تکذیب کردند، پس به کیفر دستاوردشان آن ها را گرفتیم».
2. پرداخت نکردن زکات:
حضرت صادق(علیه السّلام) فرمود:« هرگاه زکات داده نشد، فقر و احتیاج پدیدار گردد».
3. روی گردانی از یاد خدا:
خداوند در قرآن کریم می فرماید:« آن کس که از من روی گرداند، دچار مضیقه و تنگی معیشت خواهد بود».
4. اسراف:
امام علی(علیه السّلام) می فرماید:«تدبیر صحیح با روزی به قدر کفاف، از مال زیاد با اسراف، کفایت بخش تر است».
5. خودنمایی در علم آموزی:
پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) فرمود:«هرکس علم را یاد بگیرد و به آن چه در آن است عمل نکند، خدا او را روز قیامت کور برانگیزاند، و هر کس علم را برای خودنمایی بیاموزد و از آن اراده دنیا کند، خداوند برکتش می دهد و زندگی اش را تنگ می نماید و او را به خودش وامی گذارد و هر کس به خودش واگذاشته شود، نابود گردد».
6. سرقت، خیانت، شرب خمر وعمل خلاف عفت:
رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) فرمود:«چهار چیز است که یکی از آن ها هم اگر در خانه ای پیدا شود، ویرانش کند و به برکت آباد نشود: خیانت، سرقت، شرابخواری و عمل خلاف عفت».
7. بدزبانی:
امام علی(علیه السّلام) فرمود:«هرکس به برادر مسلمان خود دشنام دهد، خدا برکت را از روزی اوبردارد، و او را به خودش واگذارد، و زندگی اش را تباه سازد».
8. گناه:
امام صادق(علیه السّلام) می فرماید: «گناه، مردم را از روزی محروم می کند».
منابع:
دانشنامه ویکی فقیه
دایرت المعارف بزرگ اسلامی
وبسایت پرس و جو ( porsojoo.com )